به طور کلی، اصول روان درمانی فشرده به طرز حیرت آوری به خوبی عمل می کند. تحقیقات علمی وجود دارد که اثربخشی دارو و رواندرمانی را برای درمان مشکلات سلامت روان و همچنین اثبات اثربخشی آنها در صورت استفاده با هم وجود دارد. روان درمانی که به عنوان «گفتار درمانی» یا مشاوره نیز شناخته می شود، یکی از مهم ترین ابزارهای مورد استفاده روانشناسان و سایر متخصصان سلامت روان است.
ما یک خانم را می شناسیم که دو سال این را تجربه کرد. میدانم که آن را در قفسهام میگذارم تا بتوانم در آینده به ثروتها و لذتهایش برگردم. اریش موضوع حداقل سه بیوگرافی بوده است که من آنها را می شناسم. فصل سوم جایی است که من متوجه شدم واضحترین و نزدیکترین تأثیر شوهر زمانی او، اریش فروم، چیست.
درمان افسردگی بدون دارو
فصل پنجم، "مصاحبه اولیه" با یادآوری به ما آغاز می شود (دوباره، دهه ها قبل از تبدیل شدن به یک امر عادی! ) که «روان درمانی اگر یک ماجراجویی متقابل نباشد، یک کار متقابل است» (45). به عبارت دیگر، فروم رایشمن بی سر و صدا فراتر از آنچه اغلب روانشناسی تک نفره رویکردهای تحلیلی کلاسیک نامیده می شود، به رویکردهای دو نفره و بین فردی می رود که تا چهل سال بعد، حداقل در آمریکا، واقعاً به جریان اصلی تبدیل نمی شوند. مرگ او.
خانواده درمانی
بله، زبان (تقریباً همیشه «دکتر» یا «روانپزشک») گاهی بیتفاوت و شاید بیش از حد رسمی است، و همه جزئیات فصل او درباره تفسیر و تکنیکهای آن امروزه بهطور گسترده انجام نمیشود. او به همان روش عملی و عملی که در سراسر کتاب استفاده میکند، ادامه میدهد تا رویکردی به رویاها ارائه دهد که بسیار با من به عنوان بیمار و درمانگر مطابقت دارد: چالش تعبیر.
Psychotherapy.
آنها به وضوح در این کتاب یوغ هستند، و در پایان مقدمه کوتاه آن مشخص است که FFR طرفدار قوی نظریه بین فردی HSS است. احساس "گیر افتادن"، داشتن مشکلاتی در ملاقات با کسی، خاطرات آسیب زا یا فلاش بک از گذشته یا گیجی در مورد روش حرفه ای خود مسائلی هستند که می توانند به اندازه کافی در حوزه درمان مدیریت شوند.
درمان وسواس فکری
در عمل، بسیاری از درمانگران عناصر درمان های مختلف را با هم ادغام می کنند یا درمان را متناسب با فرد انجام می دهند. بعداً (p.143) FFR به اهمیت – که امروزه استاندارد به نظر میرسد – مرور منظم برنامههای درمانی برای جلوگیری از رانش درمانی اشاره میکند. مجدداً، در دهه 1950، FFR جلوتر از تثبیت مدرن برای داشتن اهدافی برای درمان بود، که او به صراحت به آن چندین بار اشاره می کند. در واقع، چندین بار به مشاهدات پیتر رودنیتسکی درباره پزشک واضح، عملی، قانع کننده و فوقالعاده دیگری که بسیار تحسین میکنم فکر کردم – یعنی نینا کولتارت، که در اینجا به طور مفصل درباره او صحبت کردم.
کاملا برعکس: او موجز (بیشتر در نیمه اول کتاب، مسلماً)، قاطع است، و دائماً تصاویر و کاربردهای عملی را بر اساس حرفه بالینی طولانی خود ارائه می دهد. در اواخر کتاب که در زیر به آن اشاره شده است، به مسئله رویاها باز خواهیم گشت. من نمی توانم عدالت را در مورد بقیه بیوگرافی هورنشتاین رعایت کنم، بنابراین در اینجا تلاش نمی کنم.
در اینجا او یک یادآوری صریح و خوشامد میگوید که هیچ درمانگر یا دکتری تلاش نمیکند که بیمار را با درخشش فنی یا قدرت فکری یا نبوغ نظریاش تحت تأثیر قرار دهد، که همه آنها را نمایشهایی از «اقتدار غیرمنطقی» میداند (17). ) که درمان را به عقب برگرداند، نه پیشبرد آن.
درک چیزها بخشی از آن است، اما کار فکری نیست. برای او به نظر می رسد که اینها برای او بسیار مهم بوده است – به عنوان پاورقی قابل توجه در صفحه. 61 با من تماس گرفت تا ببینم – در دورانی قبل از اختراع کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا – خیلی کمتر به چیز عظیمی که امروز هست (که ویراستار زمانی آن، آلن فرانسیس، درباره آن پرداخته است) اشاره کرد. چند چیز مهم برای گفتن در Saving Normal).
در واقع، پس از پایان افکارش در اینجا، من بلافاصله به وینیکات برگشت: "چیزی به نام بچه وجود ندارد!" بنابراین، با DWW، HSS، و FFR، میتوان اصرار داشت: «هیچ بیماری انفرادی وجود ندارد که به دنبال یک صف طولانی از درگیری با والدین، خواهر و برادر، شخصیتهای معتبر و دیگران به اتاق مشاورهاش نیاید». و چالش های بین فردی این بیمار البته در انتقال و انتقال متقابل خود را نشان خواهد داد.
برای کسانی که هر گونه نگرانی در مورد دقیقا کجا و همچنین راهنمایی در مورد چگونگی استفاده از رمان افسردگی بدون دارو ، شما احتمالا می توانید با ما در صفحه وب تماس بگیرید.