[ad_1]
حدود یکصد و پیش قفسی برای پرندگان در باغ لالهزار، باغی بیرون دروازه دولت ساخته شده یا به روزگار تهران» متولد شد.
به گزارش ایسنا، مجمع عمومی سازمان ملل متحد ۲۰ دسامبر ۲۰۱۳، روز سوم مارس گونههای نادر و جانوری عنوان روز جهانی حیات وحش اعلام کرد.
هدف از تعیین این روز، ایجاد فرصتی برای بزرگداشت و ارتقای عمومی در خصوص گونه های گیاهی و جانوری جهان است. همین مناسبت تاریخچه اولین وحش و قربانی آن در تهران را مرور می کنیم.
یک سال بعد از در نظر گرفتن قفسی برای پرندگان، قفس دیگری نزدیک آن از حیوانات وحشی حسن خان اعتمادالسلطنه را برای این کار انتخاب کردند. اعتماد السلطنه، اولین باغ وحش مینویسد: «در دولتهای متمدن دنیا برای معرفت اصناف حیوان و تکمیل این حکمت از هر جنس جانور جفتی بیشتر مسخره شده است، در باغی نگاه میدارند و عیناً از خواص و طبایع آنها آگاه میگردند. «هرودوت هلیکار ناسی» مورخ معروف یونانی که معاصر کیانی بود ضمن سلاله مینویسد که ملوک که مصرهای باغ . میشود اصل این اختراع را دیگر دول دنیا از اهالی ایران اقتباس کردهاند. در این دولت بسیار از جانوران ضواری جانوران جنگل و جبال و الوان طیور و انواع و قفسهای میگردند قیم آن جمله جمله چرنده و پرنده…»
در سال ۱۲۸۱ هجری قمری، این باغ وحش اولین قربانی خود را گرفت و یکی از ببر باغ محافظ خودش را کشت. روزنامه دولت علّیهی ایران شماره ۵۷۲ مورخ پنجشنبه سیزدهم محرم الحرام ۱۲۸۲ هجری قمری این موضوع را مینویسد: «در روزنامههای سابق ایران از احوالات باغ وحوشی حوالی تهران تعطیل میشود، اما چون این اوقات چیز عجیبی در باغ وحشی از مجمع الوحوش ظاهر میشود. برای اطلاع از مردم خاص طبیعی و عالمان علوم حیوانشناسی ایندفعه نوشته شود. در بیرون از مشهور به لالهزار، بزرگی در آن باغ و اولاً از هر رها است و را از سیر منع نیست. سه سال قبل از قفسی که ساخته شده است، قفسی دیگر آن است که از این قفس که سطح آن سخت و صلب است. نگذاشتهاند که زیر آنها را الفهای خشک یا بریزند. حیواناتی را که در این قفس به هیچ نوع قید و زنجیری نمیدهند، در نهایت آزادی و به و ارتفاع روزنها در نظر گرفته شده است که روشنایی میدهند و گاهی به آن رخنهها میگذارند، حیوانات از زمین جسته و پنجه به سقف زده میشوند.
غذای این وحوش گوشت خام گوسفند است که در شبانهروزی دو نوبت، دو نفر مخصوص مراقبت از حیوانات هستند و آنها را به آسیبی نرسیده، باز میکند، کمال جرأت میکند و مطمئناً در داخل قفسه میشود، یک حیوان را به روی خاک میاندازند. حیوانات نیز هر یک قسمت را برداشته به گوشه رفته و میخورند. بعد از اتمام غذا، دو محافظ زیر پای جانوران را جارو کرده و بیرون میآیند و هرگز صدمهای از حیوانات به آنها نرسیده است که در سالهای گذشته که جدیداً به نام «حسن» که مرض مبتلا به مرض بود عادت به احوال درندگان نداشت و هرگز در قفس نبود. را برای دادن طعمه باز کرده بود ببری غفلت کرده از بیرون آمده حسن را گرفته و به زمین انداخته و قصد جان او . سایر محافظان به زحمت زیاد او را از دست ببرند ولی چون از پنجههای ببر به او رسیدهاند پس از ۲۰ روز مُرد. در این قفس دو ببر است که هر سه سال دارند و یک سه ساله و یک ساله دو نوشیدنی و از جنس ببرهای مازندران هستند. شیر هم ماده و از جنس شیرهای شوشتر و دزفول است این میان پلنگ نر است. در این اواخر جفتشدن و پلنگ را داشتند. بتدریج شیر آبستن شد و در این اوقات که آخر بهار بود شیر در همان قفس دو بچه زایید. پدر این بچهها پلنگ است و مادرشان شیر است و تا شیربچهها شبیه به پلنگ هستند یعنی در جلد آنها خالهاست. پس از زاییدن شیر دو ببر و پلنگ را از این قفس بیرون آوردند به قفس دیگر جا دادند و قفس را به وجود شیر و بچههایش کرده و تربیت کنند، چون این حادثه خالی از غرابت نبود ذکر شد.»
سیروس سعدوندیان در کتاب «اولینهای تهران» نوشته است: «در عصر ناصری و دوشان، حیوانات به باغ قصر مزبور انتقال یافتند. به این ترتیب دوشانتپه اولین قصر سلطنتی تهران بود که برای درندگان و حیواناتی از قبیل شیر، ببر، پلنگ و گرگ، باغ وحشی هم در خود داشت.»
شرح بنای این وحش را از التواریخ اثر خان افضلالملک میخوانیم: «دوشان به لسان ترکی خرگوش است و شده آن. عمارت، باغ و خیابانهای آنجا در عهد سلطنت ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده است و آن تپه، دره و ماهور محل شکار تفرج شده است. در سمت شرقی دارالخلافه به مسافت کمتر از یک فرسنگی، این تپه بسیار بزرگ از وسط صحرا بیرون آمده است که به رشته البرز ابدا اتصالی ندارد. در سنه ۱۲۶۹ هجری رای آن سلطان تعلق یافت که در بالای تپه بلند عمارت دلپسند که محل تفرج شاهان شود. مرحوم حاج علی خان اعتمادالسلطنه که در آن وقت ملقب به حاجب الدوله بود و فراشباشیگری دربار اعظم سلطنتی را این خدمت تپه عمارتی سال به سال به امر دولت اثری بر . بنایی، غنایی، حجاری، نجاری، نقاشی، کاشیکاری و گچبری در آنجا به کار رفت. نیمچه شهری در بالای تپه به دست آمد مشتمل بر قصور و عمارات اندرونی و حیاطهای خانه خدام و و آبدارخانه و قهوهخانه و دیوان آشپزخانه شد. در اطراف آن تپه منازل و عمارات عدیده نیز برای خواص و ملتزمین سلطنت بنا شد. و بسی سالها به کوه بر و رد و رفع احجار، راههای وسیع به خیابانهایی که در کنار آنها محجرههای مزین و دیوارهای مشبک است، و در محوطه بود، مجموعهای از قنات جاری است که فرسنگ آب در باغ و اراضی آنجا جریان دارد. . در سمت جنوب این تپه و عمارات، باغی به قدر ۲۰۰ هزار ذره است که در آن اشجار غرس در سایه چنارها و سفیدارها صنوبرها واقع شده است. خیابانهای راست و موزون که موشح به ریاحین و گلهای گوناگون در آنجا دیده می شود. نهرها و کوزه گلها و حوضههای فوارهدار آنجا از هر حزین میزداید و طرب میافزاید. دارد. شرقی باغ عمارتی بر سمتی و است. تالارها و اتاقهای دو روی دلکش که مزین نقوش دلفریب است، در آن عمارت برپاست و حوضخانه ظریف و آینه ابنیه به شماره میآید، در آن عمارت ساخته شده است. در جانب شرقی این عمارت و حوضخانه، حوض و وسیع و یک مرتبه از آن، استخر دریاچه عظیمی است که قایق و کرجی در سیر و تفرج میشود. در اطراف این خیابان ها چمنزارها و اشجار بید و غیره است. در جنب جنوبی این دریاچه، باغ وحشی با اتاقها و رواقهای است که نهر آب از میان آنها جاری میشود. برای درگیری از قبیل شیر، ببر، پلنگ، گرگ و سایر وحوش به وضع ابنیه باغ وحشفری، ساخته شده است. صداهای مختلف از آنجا شنیده میشود و شیران و درندگان فریادها دارد و هر روز به اینها طعمه داده میشود جانب دیگر ، بروج و ابنیه طیور ساختهاند چه از داخله ایران و چه از خارجه ، آورده در آن را کردهاند. باغ وحش در خود شهر نزدیک دروازه شمیران بود. دوشان تپه که ساخته شد و این باغ که بنا شد باغ وحشی شد که در تهران خانه و عمارت شد و وحوش و طیور و جانوران را به باغ دوشان تپه آورد.»
[ad_2]